مقالات

زندگی معلولین زیر سایه نگاه دیگران

زندگی معلولین زیر سایه نگاه دیگران 1080 1080 انجمن دانشجویی ایما

✔️در سال 1992 سوم دسامبر از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی معلولین اعلام شد.
معلول به کسی گفته می‌شود که به علت نقص جسمی یا ذهنی اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارآمدی عمومی او ایجاد شده و تأمین ضرورت‌های زندگی فردی یا اجتماعی‌اش با دشواری‌هایی مواجه است.
✔️ در حالی‌ که طبق منشور سازمان ملل این افراد دارای همان حقوق اساسی هستند که دیگران از آن‌ها برخوردارند؛ اما متأسفانه به دلالیل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری از معلولین از خدمات آموزش و پرورش، بهداشت، مسکن، اشتغال، امکانات تفریحی از حقوق ذاتی دیگر محروم شده‌اند.
✔️کافیست نوع برخورد خانواده‌ها و جامعه با افراد معلولیت در چندسال پیش را مرور کنیم.
تفکر معلولیت به‌مثابه مجازات، ناتوانی مطلق فرد دارای معلولیت و فرد معلول در نقش فرد نیازمند ترحم در خانواده‌‌ها و جامعه بسیار رایج بود.
هرچند که این نگاه‌ها هنوز محو نشده است؛ اما خوشبختانه بهبود داشته و
سال‌های اخیر تعداد بیشتری از افراد دارای معلولیت توانسته‌اند با تلاش‌های فراوان، زمینه‌ی استعداد خود را بیابند و در مسیر پیشرفت قدم بردارند که این موضوع تحسین برانگیز و امیدوارکننده است.
✔️آنچه در این سال‌ها اکثر فعالان اجتماعی را ترغیب به رسیدگی به امور معلولین کرده، یافتن بهترین راه برای کمک به آن‌هاست. درواقع توجه به فرد دارای معلولیت و نیازهایش، پشتیبانی و حمایت از او برای تحکیم اعتماد به نفسش می‌تواند کمک مؤثری به او باشد.
✔️بی شک نحوه‌ی برخورد ما با افراد دارای معلولیت تاثیر بسزایی در شکل گیری و بهبود روابط اجتماعی آن‌ها خواهد داشت. معلولین زیادی زیر نگاه نادرست دیگرانی که درک صحیحی از معلولیت ندارند، آسیب می‌بینند و رنج می‌کشند.
آن‌ها می‌توانند برحسب وضعیتشان شاغل باشند و کار خود را به‌خوبی انجام دهند، می‌توانند همسر باشند، می‌توانند در بسیاری از رشته‌های ورزشی و هنری بهترین باشند، اگر نگاه محدودکننده‌ و ترحم‌آمیز دیگران تبدیل به حمایت و همراهی شود و اگر مسئولین بخواهند که در این حوزه بهتر عمل کنند.

✔️ در شرایطی که دنیا در حال مبارزه با COVID-19 می‌باشد و زندگی مردم تحت تأثیر این ویروس قرار گرفته، افراد دچار معلولیت زندگی سخت‌تری را تجربه می‌کنند. حواسمان بیشتر به آن‌ها باشد.

ضرورت سرشماری و شناسایی کودکان کار

ضرورت سرشماری و شناسایی کودکان کار 1080 1080 انجمن دانشجویی ایما

کرونا و کودکان حاشیه

ممکن است شنیده باشید که ویروس کرونا فرقی بین فقیر و غنی نمی‌گذارد و خطرش برای همه یکسان است. اما شواهد و اظهارات کارشناسان و فعالان اجتماعی چیز دیگری می‌گوید. به گفته‌ آن‌ها در بحران کرونا مثل سایر بحران‌های طبیعی و اجتماعی، طبقات فرودست جامعه بیشترین آسیب را می‌بینند. نمود بارز این طبقات در شهرهای ما حاشیه‌نشین‌ها هستند؛ ساکنان مناطقی که از حداقل امکانات رفاهی محروم‌اند و بیش از ۴۵۰ هزار نفر از جمعیت استان اصفهان را تشکیل می‌دهند. در این میان، کودکان حاشیه‌ها در معرض آسیب‌های جدی‌تری قرار دارند که می‌تواند اثری دائمی بر زندگی آن‌ها داشته باشد.

سلامت کودک

شرایط نامناسب اقتصادی ایجادشده به خاطر کرونا، منابع درآمدی خانواده‌های حاشیه‌نشین را از قبل هم محدودتر کرده است. این خانواده‌ها که در گذشته نیز به خاطر ناتوانی مالی و عدم‌آگاهی والدین، نمی‌توانستند به نیازهای اساسی بهداشتی و تغذیه‌ای کودکانشان به‌خوبی رسیدگی کنند، حالا با افزایش فشارهای اقتصادی با مشکلات بیشتری در این زمینه رو‌به‌رو هستند. عدم‌‌توجه به بیماری‌ها و سوءتغذیه در این کودکان مخصوصاً در سال‌های ابتدایی زندگی، می‌تواند موجب آسیب‌های دائمی ذهنی و جسمی برای آن‌ها شود.

کار کودک

کودکان حاشیه‌نشین در بسیاری از موارد به دلیل فقر خانواده مجبور به کار می‌شوند؛ از زباله‌گردی و کار در کوره‌های آجرپزی گرفته تا دست‌فروشی و تکدی‌گری در خیابان‌ها. شیوع ویروس کرونا همان طور که مشاهدات عمومی هم نشان می‌دهد، کودکان بیشتری را به خاطر مشکلات معیشتی به کار در خیابان‌ها و سایر محیط‌ها واداشته است. اشتغال این کودکان به کارهایی مانند زباله‌گردی بدون بهره‌مندی از آموزش‌ها و امکانات بهداشتی مناسب، آن‌ها را در معرض ابتلا به انواع بیماری‌ها از جمله کرونا قرار می‌دهد. از طرف دیگر، نیاز خانواده به کار این کودکان موجب محرومیت آن‌ها از نیازهای اساسی مانند تحصیل و ادامه فقر آن‌ها در بزرگ‌سالی می‌شود.

آموزش کودک

ترک‌تحصیل کودکان حاشیه در دوره کرونا دلیل دیگری هم دارد و آن شرایط ویژه تحصیل در این دوره است. بخشی از آموزش دانش‌آموزان در بسیاری از مناطق کشور به صورت مجازی برگزار می‌شود. این در حالی است که در موارد زیادی خانواده‌ کودکان حاشیه‌نشین توان مالی خرید امکانات لازم برای این نوع آموزش مانند گوشی هوشمند و تبلت را ندارند. از طرف دیگر، بسیاری از والدین این کودکان فاقد توانایی و سواد لازم برای راهنمایی و همراهی آن‌ها در استفاده از آموزش مجازی هستند. در بعضی موارد بدسرپرستی این کودکان نیز مانعی برای آموزش مجازی آن‌ها در خانه است. طبق آمارها تاکنون ۳ میلیون دانش‌آموز به دلیل مجازی شدن آموزش و نداشتن امکانات مناسب از تحصیل بازمانده‌اند. برای کودکان حاشیه‌نشین، این به معنای کار کودک، ازدواج زودهنگام و تبعات آن‌هاست.

در نهایت با توجه به مشکلاتی که شیوع ویروس کرونا برای کودکان حاشیه به وجود آورده و امروز و آینده آن‌ها را تهدید می‌کند، ضرورت شناسایی و سرشماری این کودکان در یک طرح ملی توسط مرکز آمار ایران وجود دارد. این طرح می‌تواند راهی برای شناخت نیازهای واقعی این کودکان و رسیدگی به آن‌ها در یک برنامه همه‌جانبه و به دور از سیاست‌ها و روش‌های مقطعی و شتاب‌زده باشد. در کنار مسئولیت نهادهایی مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت آموزش‌و‌پرورش و سایر نهادهای مرتبط، استفاده از ظرفیت جامعه مدنی و سازمان‌های مردم‌نهادی که تجربه فعالیت در مناطق حاشیه و شناخت مناسبی از آن‌ها دارند، در برنامه‌ریزی و اجرای مؤثر این طرح‌ها تأثیر بسزایی دارد.

گفت‌و‌گوی سه تن از فعالان اجتماعی انجمن ایما با روزنامه ی اصفهان امروز پیرامون نحوه‌ی هم افزایی گروه‌های مختلف در مواجهه با معضلات اجتماعی

گفت‌و‌گوی سه تن از فعالان اجتماعی انجمن ایما با روزنامه ی اصفهان امروز پیرامون نحوه‌ی هم افزایی گروه‌های مختلف در مواجهه با معضلات اجتماعی 1920 1280 انجمن دانشجویی ایما

گفت‌و‌گوی سه تن از فعالان اجتماعی انجمن ایما با روزنامه ی اصفهان امروز پیرامون نحوه‌ی هم افزایی گروه‌های مختلف در مواجهه با معضلات اجتماعی

مریم شاهزمانی (فعال اجتماعی):
فقر و معضلات اجتماعی که در پی آن به وجود می آید از جایی شروع می‌شود که شناسایی به درستی انجام نمی‌گیرد. خانواده‌های محرومی هستند که در آن‌ها سرپرست خانواده‌ توانایی کار کردن دارد، اما به دلیل نداشتن مهارت‌های کافی بی‌کار مانده است. در این موارد، کمک‌های مادی به خانواده فقط باعث وابستگی آن‌ها و ایجاد توقع برای دریافت این‌گونه کمک‌هاست.

ابتدا باید آسیب و مشکل اصلی شناسایی و در جهت رفع آن تلاش شود. اگر مشکل از بی‌کاری است، باید شغل مناسبی برای آن‌ها فراهم کرد؛ اگر مشکل از نداشتن مهارت‌های کافی است، باید آموزش‌های لازم را در اختیار آن‌ها قرار داد؛ و اگر مشکل از اعتیاد والدین است، باید در جهت رفع اعتیاد به آن‌ها کمک کرد. کمک‌های مادی تنها در صورتی سودمند است که این معضلات در خانواده وجود نداشته باشد و خانواده به دلایلی مانند نداشتن سرپرستی که قادر به تأمین مایحتاج آن باشد، گرفتار فقر شده و ممکن است به آسیب‌های اجتماعی مانند خودفروشی، تن‌فروشی، فروش مواد مخدر، فروختن یا کار اجباری فرزند، و فروش قسمت‌های مختلف اعضای بدن کشیده شود. تنها در این شرایط است که ارائه‌ ارزاق و پوشاک به خانواده‌ها ضرورت دارد.

بسیاری از مشکلاتی که خانواده‌ها با آن‌ها رو‌به‌رو می‌شوند، ناشی از عدم آموزش آن‌هاست. این در حالی است که خیریه‌های کشور ما فقط در زمینه‌ درمان مشکلات فعالیت می‌کنند، به فعالیت‌هایی مانند پخش ارزاق، پوشاک، لوازم‌التحریر و جهیزیه می‌پردازند و یا برای مقابله با بیماری‌هایی مانند سرطان، تنها به درمان این بیماری اقدام می‌کنند.

اگر خیریه‌های درمانی ما به خانواده‌ها برای پیش‌گیری از بیماری‌هایی مانند سرطان، ایدز، هپاتیت و جلوگیری از به دنیا آوردن فرزندان معلول آموزش می‌دادند، می‌توانستند نسبت به زمانی که بیماری و مشکل برای خانواده پیش آمده و نیاز به تأمین هزینه‌های درمانی دارد، اثرگذاری بیش‌تری داشته باشند.

انجمن هایی که کودکان بازمانده از تحصیل را قبل از رسیدن به دوران بزه‌کاری شناسایی می‌کنند، آن‌ها را وارد سیستم آموزشی خود کرده و به برگزاری کلاس‌هایی مانند سوادآموزی، کتاب و کتاب‌خوانی و مهارت‌آموزی برای این کودکان و تشکیل جلسات مشاوره‌ی تخصصی و انجام مددکاری برای کودکان و خانواده‌ها اقدام می‌کند.به طور قطعی در درمان ریشه ای و پیشگیرانه مشکلات جوامع موفق تر عمل خواهد کرد.

همکاری خیریه ها و انجمن ها

مهسا اختردانش (فعال اجتماعی):
تعداد مراکز خیریه در اصفهان زیاد است؛ ممکن است یک مددجو از چند نهاد خیریه کمک‌های مادی بگیرد و این کمک‌ها در هیچ‌جا ثبت نشود. بسیاری از این مؤسسات می‌توانند با هم ادغام شوند. فردگرایی باید جای خود را به خرد جمعی بدهد و این مسئله برای همه ما روشن شود که همگی برای یک هدف بزرگ در جامعه فعالیت می‌کنیم.

هنگامی که ما درانجمنی مردم نهاد، کودکی را به عنوان بازمانده از تحصیل شناسایی می‌کنیم، نمی‌توانیم خانواده او را به حال خود رها کنیم. بنابرین خدمات مددکاری مانند ارزاق و پوشاک را در اختیار آن‌ها می‌گذاریم. حال اگر خیریه‌های فعال بتوانند برای تأمین این موارد با این گونه انجمن ها به عنوان مثال انجمن ایما در اصفهان،همکاری کنند، رسیدن به هدف یعنی آموزش کودکان محروم از تحصیل، ساده‌تر می‌شود و بسیاری از معضلات هم پیشگیری خواهد شد.

فراموش نکنیم که هدف نهایی ما کمک به محرومان و ریشه‌کن کردن فقر است. پس باید دست‌ در‌ دست هم و با همکاری یکدیگر برای تحقق این هدف بزرگ تلاش کنیم.

نسخه ی درمان فقر کجاست؟

مسعود دهقان (فعال اجتماعی):
خانواده‌ای در خانه‌ای زندگی می‌کند که می‌توان نامش را خرابه گذاشت. کودکانشان به جای رفتن به مدرسه در خیابان‌ها کار می‌کنند که در غیر این‌صورت باید شب‌ها گرسنه بخوابند. خرج درمان بیماری‌هایشان را ندارند و از ساده‌ترین امکانات بهداشتی مانند حمام نیز محرومند.

فقر یکی از پدیده‌های اجتماعی است که در مذمت و زشتی آن شکی‌ وجود ندارد. دیدن درد کسانی که گرفتار فقر هستند، قلب هرکسی را به درد می‌آورد. در این میان، خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد نقش بسیار مهمی در مبارزه با فقر و محرومیت دارند، چرا که می‌توانند با جمع کردن توان مالی و انسانی مردم، تأثیرگذاری بیش‌تری داشته باشند. با این‌وجود در بسیاری از موارد، فعالیت این گروه‌ها به نتیجه‌ی مطلوب نمی‌رسد، چرا؟

اولین قدم برای درمان هر مشکل، شناخت درست آن است. برای بسیاری از خیریه‌های فعال در کشور ما، کمک به محرومان محدود به پخش ارزاق، پوشاک و لوازم‌التحریر مدرسه بین آن‌ها می‌شود. با وجود این‌که خانواده‌های محروم در خیلی از موارد به این کمک‌ها نیاز اساسی دارند، این اقلام نمی‌توانند به تنهایی مشکل فقر را به طور ریشه‌ای حل کنند. باید دلایل فقر را در هر خانواده بررسی کرد و متناسب با آن به دنبال راه‌حل رفت.

یادداشت معین مرادی، فعال مدنی انجمن ایما در روزنامه‌ی اصفهان امروز

یادداشت معین مرادی، فعال مدنی انجمن ایما در روزنامه‌ی اصفهان امروز 1920 1280 انجمن دانشجویی ایما

یادداشت معین مرادی، فعال مدنی انجمن ایما در روزنامه‌ی اصفهان امروز

گزارش روزنامه اصفهان امروز از همایش بوی مهر ۱۳۹۶

«خانه امید، خانه دوستی و شادی ماست. من خانه امید را خیلی دوست دارم. اگر خانه امید نبود، نمی توانستم درس بخوانم و به مدرسه بروم. به لطف مربیان مهربان، امسال به مدرسه می روم و خیلی خوشحالم. من این امید را دارم که روزی بتوانم معلم بشــوم و نگذارم کودکانی بی ســواد بمانند. معلمان عزیزم، به اندازه همه روزهای خوب در خانه امید، دوستتان دارم.»

این نامه یکی از کودکان تحت حمایت انجمن ایما و خانه امید در جشن بوی مهر بود. جشنی به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید و پیوستن تعدادی از کودکان حاشیه شهر اصفهان به سیستم آموزش رسمی که در آخرین روزهای شهریورماه برگزار شد.

انجمن ایما که سال هاسـت کـودکان محروم از تحصیل حاشـیه شهر اصفهان را حمایت می کنـد، در حالـی آغـاز سـال تحصیلـی جدیـد را برای این کودکان جشـن گرفت که از بیـن تعـداد 36 نفـر کـودک آموزش دیده در ایـن مرکـز تنهـا 9 نفـر توانسـتند وارد سیسـتم آمـوزش رسـمی کشـور شـوند. ضعـف سیسـتم آمـوزش و پـرورش در ایـران و نبودن تمهیداتی برای محرومین از تحصیل یکی از بزرگتریـن چالش های این سیسـتم است.

معین مــرادی از فعالین این انجمــن در رابطه با محرومیت تحصیلی در بین ســاکنان حاشیه شهر و اقداماتی که ایما در این زمینه انجام داده است می گوید: «واژه محرومیت تحصیلی، شامل افرادی می شود که مطلقا وارد سیستم آموزشی نشــده اند و یا به دلایلی در مقاطع پایین ترک تحصیل کرده اند. در بین ساکنان منطقه ای که ایما پوشش داده است، 12 درصد از تبعه ایرانی بین سنین شش تا 40 سال، بی سواد هستند و البته این رقم در بین اتباع خارجی ساکن در این منطقه بیشتر است.

ایما در منطقــه حصه، 220 کــودک محروم از تحصیل را شناسایی کرد. بیش از 100 نفر از این تعداد اصلا وارد سیستم آموزشی نشده بودند و بقیه به دلایل مختلفی ترک تحصیل کرده بودند. ما از این تعداد، تنها موفق شدیدم 3۶ نفر را در خانه امید، سر کلاس درس بنشانیم که باز از این تعداد 9 نفر با آموزش های فشرده و موفقیت در آزمون توانستند برای سال تحصیلی 9۶ وارد مدارس شوند.»

آموزش های فشــرده به این صورت بود که شش یا چهــار کلاس در 9 ماه آموزش داده شــد. موضوع هــای دیگری چون هزینه کیف و کتاب و شــهریه و ســرویس مدرسه هم بود که ایما سعی کرد در اختیار بچه ها قرار دهد.»

مرادی با اشاره به این که انجمن های مردم نهاد، برای برطرف کردن تمام مشــکالت جامعه گرد هم نیامده اند و تنها توانایی برطرف کردن بخشی از مشکلات و معضالت را دارند ادامه داد: «انجمن های مردمی تنها قادرند قدم های کوچکی بردارند که البته بسیار مؤثر است؛ اما رفع مشکلات بزرگ جامعه به عهده سیستم های دولتی است که در قبال پولی که دریافت می کنند وظیفه ای دارند.»

«متأســفانه هم در رابطه بــا معضلات اجتماعی و مهم تر از آن کیفیت سیستم آموزشی در ایران تا به امروز فعالیت های درستی صورت نگرفته است. مهدکودک ها، مدارس و حتی دانشگاه ها چه آموزش های پیشگیرانه ای درباره اعتیاد به فرزندان ما داده اند؟»

نکته مهــم این که بهترین ســرمایه گذاری در هر جامعــه ای، ســرمایه گذاری بر روی کوکان اســت؛ و جامعه ای که کودکان را رها می کند با مشکلات بسیار جدی در آینده روبه رو خواهد شد. سیســتم آموزش و پرورش در کشــور ما مربوط به 50 سال پیش اســت، این در حالی است که در همه کشورهای اروپایی در این مدت، بارها روش های آموزشی مورد آزمون وخطا و تغییرات قرارگرفته است؛ اما این نهاد در کشــور ما در این سال ها اصلا به دنبال تغییر روش نبوده است. سیستمی که حتی در مواردی منفی عمل کرده و خلاقیت، استعداد و انسانیت را در افراد نادیده گرفته است.

«ایما به یک اشــاره، به دنبال نجات حتی یک نفراست. نجات یعنی توانمند کردن کودکان برای پذیرش مسئولیت اخلاقی و اقتصادی خود در خانواده و جامعه. گرچه ما برای پیوستن بچه ها به سیستم آموزش رسمی باید هفت خوان رســتم را طی کنیم و خود سیســتم آموزش رسمی هم شرایطی برای آموزش محرومین و بازماندگان از تحصیل فراهم نکرده است.»

فائزه کمالی از دیگر فعالین انجمن ایما در رابطه با همایشــی که برای کودکان خانه امید، همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید برگزار شد می گوید: «برگزاری این جشن برای بچه هایی بود که برای نخستین بار توانستند به مدرسه بروند و البته تقدیر از بچه هایی که سال های قبل در خانه امید تحصیل کرده بودند. امسال از بین 3۶ نفر از کودکان تحت پوشش خانه امید ایما، 9 نفر با طی کردن آموزش های فشرده، توانستند در مدارس رسمی ثبت نام کنند. دو نفر در مقطع پنجم، چهار نفر در مقطع چهارم و بقیه در مقطع دوم ابتدایی.»

کمالی علت اصلی که از این تعداد تنها 9 نفر توانستند در مدارس ثبت نام کنند می گوید: «متأسفانه مشکلات فراوانی در حاشیه شهرها وجود دارد. مشکلات اقتصادی، فرهنگی که خانواده ها و البته بچه ها با آن روبه رو هستند. پسرانی که مجبورند کار کنند و از تحصیل بازمی مانند، تعصبات خانوادگی که مانــع ورود دختران به مدارس می شود و یا فقر که کودکان را بی انگیزه می کند.

به این دلایل ذکرشده از تعداد 36 نفر تنها 9 نفرامسال وارد مدرسه شدند. 40 نفر از کودکان محروم از تحصیل دیگر هم امسال وارد خانه امید می شوند تا با آموزش های فشرده سال بعد به سیستم آموزش رسمی کشور وارد شوند.

حاشیه‌نشینان اصفهان، قربانی فقر و بی‌توجهی/ بودجه‌ «حصه» کجا هزینه می‌شود؟

حاشیه‌نشینان اصفهان، قربانی فقر و بی‌توجهی/ بودجه‌ «حصه» کجا هزینه می‌شود؟ 150 150 انجمن دانشجویی ایما

حاشیه‌نشینان اصفهان، قربانی فقر و بی‌توجهی/ بودجه‌ «حصه» کجا هزینه می‌شود؟

اصفهان به عنوان یکی از کلان‌شهر‌های کشور که اتفاقا از مراکز گردشگری و جذب توریست نیز به شمار می‌رود را همواره با آثار تاریخی و زیبای آن به یاد می‌آوریم. اما حقیقت آن است که اصفهانِ پر افتخار نیز همچون سایر کلان‌شهر‌های کشور از موضوع آسیب‌های اجتماعی و پدیده‌هایی مانند فقر، حاشیه‌نشینی و کارتن‌خوابی در امان نمانده است.
شادی مکی: کافی است به مناطق پایین دست اصفهان بروید، جایی که دیگر از سی‌و سه پل و منارجنبان و عظمت و شکوه اصفهان خبری نیست. جایی که ورق برمی‌گردد و تصاویری که از خیابان‌های زیبا و سرسبز این شهر و رود همیشه زیبای زاینده رود در ذهن داریم برهم می‌خورد. به جای خیابان‌های پهن و زیبا به خیابان‌ها و ساختمان‌های فرسوده و بی‌آب و رنگی می‌رسید که ساکنان آن یا اتباع خارجی هستند و یا مهاجران تنگدستی که از شهر‌ها و روستا‌های مختلف کشور به این مناطق سرریز شده و از معضلات اجتماعی موجود در این مناطق دچار آسیب‌های بیشتر شده‌اند.
محله حصه واقع در منطقه ۱۴ شهرداری اصفهان یکی از همین مناطق است. محله‌ای که به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده و اراضی آن هم وقفی است. این منطقه آخرین منطقه شهری اصفهان بوده و بعد از آن مناطق روستایی این شهر آغاز می‌شود. از آنجاییکه زمین‌های این محله وقفی است همواره میان سازمان اوقاف و شهرداری اصفهان در این حوزه مشکلاتی وجود دارد به همین دلیل هم ساخت و ساز‌های غیر مجاز در آن انجام شده و زمین‌های آن سند رسمی ندارند. قیمت ارزان این زمین‌ها باعث شده که افرادی از نقاط مختلف کشور با فرهنگ‌های مختلف و همچنین اتباع خارجی به سوی این منطقه حاشیه‌ای اصفهان کشانده شوند.
در سال ۹۷ قدرت‌الله نوروزی، شهردار اصفهان در جمع اهالی حصه گفته بود: از ابتدای فعالیت خود در مدیریت شهری برنامه‌ها مبتنی بر رسیدگی به مناطق محروم و محرومیت‌زدایی بوده است به طوری که تاکنون بیشترین بودجه و برنامه‌ریزی را برای آبادانی مناطق محروم در نظر گرفتیم.
او «توزیع متوازن امکانات و محرومیت‌زدایی» را سیاست کلی شهرداری عنوان می‌کند و می‌گوید: طرح بازآفرینی بافت فرسوده از سوی دولت و شهرداری دنبال می‌شود و این یک فرصت طلایی است تا بافت محروم حصه را از این وضعیت نجات دهیم، یقیناً با اجرای این طرح شاهد آبادانی حصه در آینده‌ای نزدیک خواهیم بود.
گرچه سخنان شهردار اصفهان در بخش عمرانی تا حدودی به حقیقت نزدیک شده و امروز محله حصه دارای سیستم آب و فاضلاب و آسفالت است، اما در بخش فرهنگی و اجتماعی نیم‌نگاهی نیز به این محله نشده است و همچنان در سایه بی‌توجهی مسئولان شهری و استانی شاهد حضور معضلات مختلف اجتماعی و حتی بازتولید آن است. این محله با وجود بودجه کلان در نظر گفته شده برای آن همچنان در شرایط نامطلوب اجتماعی به سر برده که نه تنها تعداد افراد آسیب‌دیده اجتماعی ساکن شده در این محله را افزایش داده است بلکه ساکنان اصلی محله را نیز دچار دردسر کرده است.

زمین‌های وقفی و فاقد سند رسمی

مریم شاه زمانی فعال اجتماعی و عضو انجمن ایما درباره مشکلات این منطقه به رویداد ۲۴ می‌گوید: به دلیل ارزان بودن زمین، افراد زیادی از نقاط مختلف کشور به آن مهاجرت کرده‌اند در واقع از اقوام مختلف ایران در این منطقه حضور دارند. البته از کشور‌های افغانستان، پاکستان و سوریه هم در این منطقه سکونت دارند که برخی قانونی و برخی به صورت غیر قانونی هستند..
وی ادامه می‌دهد: این منطقه به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می‌شود که در حال حاضر، اوضاع مالی اکثریت مردم آن متوسط رو به پایین است و قسمت شمال شرقی این محله اوضاع بدتری دارد.
مسئول شناسایی انجمن ایما توضیح می‌دهد: این منطقه با سایر مناطق حاشیه‌ای اصفهان دو تفاوت عمده دارد اولین تفاوت این است که به دلیل وقفی بودن زمین‌های این منطقه فاقد سند شش دانگ ثبت شده و فاقد پلاک است و دومین تفاوت آن این است، که برخی از ایرانی‌های ساکن در این منطقه فاقد مدرک هویتی هستند.
عضو انجمن ایما اضافه می‌کند: فضای اکثر خانه‌ها در این مناطق کوچک است و در قسمت شمال شرقی این منطقه، ابعاد ساختمان‌ها کوچکتر از حد مجاز و بعضا در حدود ۳۰ تا ۴۰ متر است. خانه‌ها ایمنی لازم برای سکونت را ندارند و در صورت وقوع زلزله امکان ریزش آن‌ها وجود دارد. ساختمان‌های ساخته شده فاقد نمای مناسب بوده و اکثر پشت‌بام‌ها به یکدیگر راه دارند که همین امر، باعث کاهش امنیت این ساختمان‌ها و افزایش سرقت در این منطقه شده است.
این فعال اجتماعی خاطرنشان می‌کند: در سال‌های اخیر به دلیل افزایش نرخ بیکاری جوانان، ترک تحصیل نوجوانان، افزایش فقر مالی، انواع معضلات اجتماعی از جمله خشونت‌ها و درگیری‌های خیابانی، اعتیاد، کودک آزاری و پاتوق‌های توزیع و مصرف مواد مخدر و… در این منطقه افزایش یافته است. همچنین با توجه به بالا رفتن نرخ رهن و اجاره و عدم توانایی مردم در بازپرداخت این اجاره‌ها بسیاری از ساکنان این منطقه به مشکل برخورده‌اند. قبلا خانواده‌هایی که فقر مالی بیشتری نسبت به سایر ساکنین محله داشتند، حداقل می‌توانستند سرپناهی حتی حدود ۲۰ متر مثلا پارکینگ یکی از منازل را اجازه کنند. اما امروزه با بدتر شدن شرایط اقتصادی خانواده‌ها، امکان رهن و اجاره چنین خانه‌ای هم در توان عده‌ای از آنان نیست.

حفر سرپناه‌های زیرزمینی برای فرار از گرما

شاه زمانی اظهار می‌کند: افراد دارای اعتیاد و کارتن‌خواب گاهی به صورت انفرادی و یا بعضا در قالب خانواده با زباله‌های ساختمانی یا بازیافتی مانند سنگ، آجر، گونی، پتو و … برای خود سرپناه می‌سازند. طی ۱۰ سالی که ما در این منطقه هستیم شاهد چنین صحنه‌هایی بوده‌ایم. اما امروز با توجه به بالا رفتن رهن و اجاره‌ها تعداد این موارد بیشتر شده است. از آنجاییکه این منطقه حاشیه شهر است، در نقطه‌ای از آن که با خانه‌های مسکونی فاصله دارد، تعدادی از این افراد زمین را کنده و فضایی ایجاد می‌کنند که در آن پناه بگیرند، زیرا زیر زمین خنک‌تر از روی آن است. فضای این خانه‌های زیرزمینی بسیار کوچک است و قالب ساکنان این دخمه‌های زیرزمینی افراد دارای اعتیاد هستند. در برخی موارد خانواده ها همراه با کودک هم مشاهده شده است.

این فعال اجتماعی در زمینه راهکاری برای بهبود این شرایط تصریح می‌کند: وقت آن رسیده که به جای پخش ارزاق، کمک‌های مالی و اقلام اهدایی که توسط خیریه‌ها و خیرین صورت می‌گیرد که به صورت مقطعی انجام شده و سبب ترویج فرهنگ گداپروری می‌شود و در بیشتر مواقع هم احتمال دارد به دست نیازمند واقعی نرسد؛ فکری برای آموزش مهارت و اشتغال ساکنین این مناطق حاشیه‌ای شود.

Dummy Image

دسترسی به مواد مخدر کمتر از ۲ دقیقه

اصفهان به عنوان یکی از کلان‌شهر‌های کشور که اتفاقا از مراکز گردشگری و جذب توریست نیز به شمار می‌رود را همواره با آثار تاریخی و زیبای آن به یاد می‌آوریم. اما حقیقت آن است که اصفهانِ پر افتخار نیز همچون سایر کلان‌شهر‌های کشور از موضوع آسیب‌های اجتماعی و پدیده‌هایی مانند فقر، حاشیه‌نشینی و کارتن‌خوابی در امان نمانده است.

کافی است به مناطق پایین دست اصفهان بروید، جایی که دیگر از سی‌و سه پل و منارجنبان و عظمت و شکوه اصفهان خبری نیست. جایی که ورق برمی‌گردد و تصاویری که از خیابان‌های زیبا و سرسبز این شهر و رود همیشه زیبای زاینده رود در ذهن داریم برهم می‌خورد. به جای خیابان‌های پهن و زیبا به خیابان‌ها و ساختمان‌های فرسوده و بی‌آب و رنگی می‌رسید که ساکنان آن یا اتباع خارجی هستند و یا مهاجران تنگدستی که از شهر‌ها و روستا‌های مختلف کشور به این مناطق سرریز شده و از معضلات اجتماعی موجود در این مناطق دچار آسیب‌های بیشتر شده‌اند.

محله حصه واقع در منطقه ۱۴ شهرداری اصفهان یکی از همین مناطق است. محله‌ای که به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده و اراضی آن هم وقفی است. این منطقه آخرین منطقه شهری اصفهان بوده و بعد از آن مناطق روستایی این شهر آغاز می‌شود. از آنجاییکه زمین‌های این محله وقفی است همواره میان سازمان اوقاف و شهرداری اصفهان در این حوزه مشکلاتی وجود دارد به همین دلیل هم ساخت و ساز‌های غیر مجاز در آن انجام شده و زمین‌های آن سند رسمی ندارند. قیمت ارزان این زمین‌ها باعث شده که افرادی از نقاط مختلف کشور با فرهنگ‌های مختلف و همچنین اتباع خارجی به سوی این منطقه حاشیه‌ای اصفهان کشانده شوند.

در سال ۹۷ قدرت‌الله نوروزی، شهردار اصفهان در جمع اهالی حصه گفته بود: از ابتدای فعالیت خود در مدیریت شهری برنامه‌ها مبتنی بر رسیدگی به مناطق محروم و محرومیت‌زدایی بوده است به طوری که تاکنون بیشترین بودجه و برنامه‌ریزی را برای آبادانی مناطق محروم در نظر گرفتیم.

او «توزیع متوازن امکانات و محرومیت‌زدایی» را سیاست کلی شهرداری عنوان می‌کند و می‌گوید: طرح بازآفرینی بافت فرسوده از سوی دولت و شهرداری دنبال می‌شود و این یک فرصت طلایی است تا بافت محروم حصه را از این وضعیت نجات دهیم، یقیناً با اجرای این طرح شاهد آبادانی حصه در آینده‌ای نزدیک خواهیم بود.

گرچه سخنان شهردار اصفهان در بخش عمرانی تا حدودی به حقیقت نزدیک شده و امروز محله حصه دارای سیستم آب و فاضلاب و آسفالت است، اما در بخش فرهنگی و اجتماعی نیم‌نگاهی نیز به این محله نشده است و همچنان در سایه بی‌توجهی مسئولان شهری و استانی شاهد حضور معضلات مختلف اجتماعی و حتی بازتولید آن است. این محله با وجود بودجه کلان در نظر گفته شده برای آن همچنان در شرایط نامطلوب اجتماعی به سر برده که نه تنها تعداد افراد آسیب‌دیده اجتماعی ساکن شده در این محله را افزایش داده است بلکه ساکنان اصلی محله را نیز دچار دردسر کرده است.

زمین‌های وقفی و فاقد سند رسمی

مریم شاه زمانی فعال اجتماعی و عضو انجمن ایما درباره مشکلات این منطقه به رویداد ۲۴ می‌گوید: به دلیل ارزان بودن زمین، افراد زیادی از نقاط مختلف کشور به آن مهاجرت کرده‌اند در واقع از اقوام مختلف ایران در این منطقه حضور دارند. البته از کشور‌های افغانستان، پاکستان و سوریه هم در این منطقه سکونت دارند که برخی قانونی و برخی به صورت غیر قانونی هستند..
وی ادامه می‌دهد: این منطقه به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می‌شود که در حال حاضر، اوضاع مالی اکثریت مردم آن متوسط رو به پایین است و قسمت شمال شرقی این محله اوضاع بدتری دارد.
مسئول شناسایی انجمن ایما توضیح می‌دهد: این منطقه با سایر مناطق حاشیه‌ای اصفهان دو تفاوت عمده دارد اولین تفاوت این است که به دلیل وقفی بودن زمین‌های این منطقه فاقد سند شش دانگ ثبت شده و فاقد پلاک است و دومین تفاوت آن این است، که برخی از ایرانی‌های ساکن در این منطقه فاقد مدرک هویتی هستند.

عضو انجمن ایما اضافه می‌کند: فضای اکثر خانه‌ها در این مناطق کوچک است و در قسمت شمال شرقی این منطقه، ابعاد ساختمان‌ها کوچکتر از حد مجاز و بعضا در حدود ۳۰ تا ۴۰ متر است. خانه‌ها ایمنی لازم برای سکونت را ندارند و در صورت وقوع زلزله امکان ریزش آن‌ها وجود دارد. ساختمان‌های ساخته شده فاقد نمای مناسب بوده و اکثر پشت‌بام‌ها به یکدیگر راه دارند که همین امر، باعث کاهش امنیت این ساختمان‌ها و افزایش سرقت در این منطقه شده است.
این فعال اجتماعی خاطرنشان می‌کند: در سال‌های اخیر به دلیل افزایش نرخ بیکاری جوانان، ترک تحصیل نوجوانان، افزایش فقر مالی، انواع معضلات اجتماعی از جمله خشونت‌ها و درگیری‌های خیابانی، اعتیاد، کودک آزاری و پاتوق‌های توزیع و مصرف مواد مخدر و… در این منطقه افزایش یافته است. همچنین با توجه به بالا رفتن نرخ رهن و اجاره و عدم توانایی مردم در بازپرداخت این اجاره‌ها بسیاری از ساکنان این منطقه به مشکل برخورده‌اند. قبلا خانواده‌هایی که فقر مالی بیشتری نسبت به سایر ساکنین محله داشتند، حداقل می‌توانستند سرپناهی حتی حدود ۲۰ متر مثلا پارکینگ یکی از منازل را اجازه کنند. اما امروزه با بدتر شدن شرایط اقتصادی خانواده‌ها، امکان رهن و اجاره چنین خانه‌ای هم در توان عده‌ای از آنان نیست.
حفر سرپناه‌های زیرزمینی برای فرار از گرما
شاه زمانی اظهار می‌کند: افراد دارای اعتیاد و کارتن‌خواب گاهی به صورت انفرادی و یا بعضا در قالب خانواده با زباله‌های ساختمانی یا بازیافتی مانند سنگ، آجر، گونی، پتو و … برای خود سرپناه می‌سازند. طی ۱۰ سالی که ما در این منطقه هستیم شاهد چنین صحنه‌هایی بوده‌ایم. اما امروز با توجه به بالا رفتن رهن و اجاره‌ها تعداد این موارد بیشتر شده است. از آنجاییکه این منطقه حاشیه شهر است، در نقطه‌ای از آن که با خانه‌های مسکونی فاصله دارد، تعدادی از این افراد زمین را کنده و فضایی ایجاد می‌کنند که در آن پناه بگیرند، زیرا زیر زمین خنک‌تر از روی آن است. فضای این خانه‌های زیرزمینی بسیار کوچک است و قالب ساکنان این دخمه‌های زیرزمینی افراد دارای اعتیاد هستند. در برخی موارد خانواده ها همراه با کودک هم مشاهده شده است.
این فعال اجتماعی در زمینه راهکاری برای بهبود این شرایط تصریح می‌کند: وقت آن رسیده که به جای پخش ارزاق، کمک‌های مالی و اقلام اهدایی که توسط خیریه‌ها و خیرین صورت می‌گیرد که به صورت مقطعی انجام شده و سبب ترویج فرهنگ گداپروری می‌شود و در بیشتر مواقع هم احتمال دارد به دست نیازمند واقعی نرسد؛ فکری برای آموزش مهارت و اشتغال ساکنین این مناطق حاشیه‌ای شود.

سید امیر هاشمی‌نژاد یکی از فعالان اجتماعی و ساکن محله حصه است او درباره مشکلات محله حصه به رویداد ۲۴ می‌گوید:حدود ۶۰ کارتن‌خواب در منطقه ۱۴ و ۱۰ شهرداری اصفهان حضور دارند و گرمخانه‌ای در این منطقه است که حدود ۱۰۰ فرد بی‌خانمان را می‌تواند پناه بدهد. در محله حصه بر خلاف آنچه در برخی رسانه‌های محلی آمده است گور دخمه وجود ندارد تنها یک مورد بود که زن و شوهری بودند و فعالان اجتماعی برایشان مغازه‌ای کرایه کردند و از آن وضعیت خارج شدند.
وی با اشاره به اینکه از ۵ سال پیش برای بهبود شرایط محله و جلوگیری از تداوم فقر و آسیب‌های موجود در آن تلاش می‌کنیم، ادامه می‌دهد: تا ۲ ماه پیش در محله ما حدود ۸ کارتن‌خواب وجود داشت که بومی منطقه نبودند. ما پیگیری کرده و بار‌ها سعی در ساماندهی شرایط زندگی این افراد داشتیم. چند بار هم حمام‌های دست جمعی بردیم و به توزیع غذا پرداختیم.

هاشمی‌نژاد با تاکید براینکه برای پیگیری مطالبات‌مان برای بهبود شرایط منطقه از بهزیستی، شورای شهر، شهرداری و استانداری موارد مختلف را پیگیری کرده‌ایم اضافه می‌کند:، اما متاسفانه به نظر می‌رسد مشکلات اصفهان هیچ متولی ندارد. اواخر خرداد استانداری اقدام به ساماندهی کارتن‌خواب‌ها کرد، اما گویا توانایی برای نگهداری از این افراد وجود نداشت و ۲۰ روز بعد دوباره همین افراد برای کارتن‌خوابی بازگشتند.
این فعال اجتماعی اظهار می‌کند: شهرداری در این محله اقدام به ساخت جاده کرده و لوله‌های بزرگی را برای عبور آب باران در این نقطه جاسازی کرده است. این موضوع باعث شده که افراد معتاد بیشتری به این منطقه آمده و از این لوله‌ها به عنوان سرپناه و پاتوقی برای استعمال مواد استفاده کنند. به علاوه آنکه در این نقطه از حصه مواد مخدر زیر ۲ دقیقه پیدا می‌شود.

Dummy Image

بازی با زرورق و آتش سهم کودکان حصه

وی با بیان اینکه این منطقه از مناطق شهری اصفهان است، اما مورد توجه قرار نگرفته است، عنوان می‌کند: این منطقه به لحاظ مسائل اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار نگرفته و بهزیستی و استانداری توان ساماندهی ۶۰ کارتن‌خواب را نداشته‌اند. حضور دی‌آی‌سی‌ها در این منطقه و ارائه خدمات و آموزش‌های بهداشتی به افرادا دارای اعتیاد باعث شده که این افراد هم در اطراف این مراکز در مقابل چشم مردم زندگی کنند و بخوابند. نگرانی شدید ما بابت الگو برداری کودکان از معتادان است. به این معنا که در این منطقه در مقابل چشم کودکان مواد کشیده شده و در مواردی مشاهده کردیم که کودکان با الگو گرفتن از افراد معتاد و کارهایشان، زرورق به دست گرفته یا چاله کنده‌اند و درآن آتش روشن کرده‌اند و به نوعی بازی‌شان تقلید از معتادان و مواد کشیدن آن‌ها بوده است.

او با تاکید براینکه در حصه شمالی و جنوبی ۱۸ هزار نفر زندگی می‌کنند که بسیاری از آن‌ها نخبه هستند، می‌گوید: ما در این محله ورزشکاران ملی و استانی و حتی مخترع داریم. اما این افراد در محله ما سوختند، زیرا به آن‌ها رسیدگی نشد. در محله ما حتی یک فضای ورزشی هم وجود ندارد و سال‌هاست که داریم از مسئولان مطالبه می‌کنیم. تنها پارک این محله هم در حصه جنوبی است و حصه شمالی عملا هیچ امکاناتی ندارد. از سوی دیگر در حالیکه حصه تنها ۱۰ کیلومتر با شهرک صنعتی اصفهان فاصله دارد، اما این شهرک به دلیل اینکه نام حصه بدنام شده است فارغ‌التحصیلان و جوانان نخبه و خوب حصه را استخدام نمی‌کند. رسانه‌ها نیز به جای کمک حصه را آن را بدنام‌تر می‌کنند.

این ساکن محله حصه عنوان می‌کند: تنها اقدامی که از سوی متولیان امر مانند بهزیستی برای بهبود شرایط در بخش آْسیب‌خیز محله حصه صورت گرفته است روانه کردن سمن‌ها به این منطقه بوده است که حضورشان موجب گداپروری در منطقه شده، اما شرایط منطقه بهبود نیافته است. این درحالی است که استانداری اعلام می‌کند که به حصه رسیدگی کرده است.
این فعال اجتماعی با تاکید براینکه معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان تنها به مناطق چهارباغ و خواجوی این شهر که در واقع مناطق بالای شهر اصفهان هستند رسیدگی می‌کند، می‌افزاید: کار به جایی رسید که استانداری هم معترض شد که اصفهان تنها در همین مناطق خلاصه نشده و باید به منطقه حصه هم رسیدگی شود.
وی می‌گوید: تنها یک پنجم محله حصه با این شدت آسیب‌خیز است و باقی نقاط این محله شرایط بهتری دارند. در همین منطقه فساد و آسیب‌های زیادی وجود دارد. مشکل دیگر این است که در این منطقه افرادی از مناطق مختلف کشور زندگی کرده و یک چهارم ساکنان آن نیز از اتباع خارجه هستند، اما به دلیل تفاوت‌های فرهنگی مشکلاتی ایجاد می‌شود. در اینجا خانواده‌هایی وجود دارند که از شرایط مالی خوبی برخوردارند، اما به دلیل فقر فرهنگی به فرزندانشان رسیدگی نمی‌کنند.

کمر تا خورده مستاجران در حصه

این فعال اجتماعی خاطرنشان می‌کند: در همین منطقه حصه مستاجر‌ها زیربار گرانی مسکن کمرشان خم شده است ما برای رهن خانه برای آنها پیگیری کردیم . تعداد این خانواده‌ها آبرودار هستند، اما در آستانه بی‌خانمان شدن قرار دارند زیاد است. ما برای پیگیری مشکلات این خانواده‌ها که بسیار زیاد است ۲ ماه است که مساله ساماندهی کارتن‌خواب‌ها را پیگیری نمی‌کنیم.

هاشمی نژاد با اشاره به بودجه قابل توجه محله حصه شمالی و جنوبی تصریح می‌کند: این مبلغ بودجه درحالی مشخص شده است که حصه همچنان یکی از آسیب‌خیزترین محلات اصفهان بوده و در واقع نقطه ضعف این کلان‌شهر است. در این منطقه تابلویی که شهرداری می‌گذارد بعد از مدتی سرقت می‌شود. پارک احداث می‌شود، اما زنجیر‌های تاب بعد از مدتی توسط برخی از افرادی که به محله می‌آیند دزدیده می‌شود. شهرداری هم از رسیدگی دوباره و جایگزین کردن آنچه دزدیده شده سرباز می‌زند در حالیکه هیچ رسیدگی به شرایط محله و افرادی که این منطقه را تبدیل به پاتوق خود کرده‌اند نمی‌کند.
وی با یادآوری حضور یک بانوی کارتن‌خواب در این محله اظهار می‌کند: با سامانه‌های ۱۳۷ شهرداری و ۱۲۳ بهزیستی تماس گرفتیم، اما هیچکس پاسخگو نبود. ما شهروند اصفهان هستیم، اما پاسخ مطالبات ما را نمی‌دهند. سوال ما این است که امور بانوان استانداری یا سازمان بهزیستی چه کاری برای شرایط مردم این منطقه کرده‌اند؟ این منطقه برای مسئولان پرفایده و بودجه‌بگیر است. شرایط منطقه را پررنگ می‌کنند، بودجه آن را می‌گیرند، اما جای دیگری خرج می‌کنند. من خبر دارم که بودجه آسفالت حصه را در جای دیگری خرج کردند که ما با دعوا و شکایت ماجرا را توانستیم درست کنیم.
به گزارش رویداد ۲۴ تنها سهم مردم حاشیه‌نشین از عدالت اجتماعی بی‌توجهی و فقر است. فقری که مداوم بازتولید شده و از نسلی به نسل دیگر می‌رسد. مردم از فقر وبیکاری در شهر‌ها و روستا‌های خود به مناطق حاشیه‌ای شهر‌های بزرگ مانند حصه پناه برده و در آنجا آسیب‌های بیشتری را تجربه می‌کنند. نه در مناطق زادگاه‌شان شرایط برای زندگی مناسب است و نه در مناطقی که به آن مهاجرت کرده‌اند. ساکنان حصه هم از این مستثنی نیستند و گرچه به امید بهبود شرایط زندگی به این منطقه مهاجرت کرده‌اند، اما خود و فرزندان‌شان هر روز از کنار آسیب‌هایی عبور می‌کنند که همواره  تابوی زندگی آن‌ها بوده است.

Dummy Image
Dummy Image

بررسی مسئله آموزش بی‌شناسنامه‌ها در حصه و دارک

بررسی مسئله آموزش بی‌شناسنامه‌ها در حصه و دارک 1920 1280 انجمن دانشجویی ایما

بررسی مسئله آموزش بی‌شناسنامه‌ها در حصه و دارک در مصاحبه با مریم شاه زمانی، رئیس هیئت مدیره در سال ۱۳۹۶.

پرسش‌هایی که پاسخ داده نشده و که نه‌تنها حل‌نشده باقی‌مانده که حتی روزبه‌روز دامنه وسیع‌تری را در برگرفته است. معضلات حاشیه شهرها چندین دهه است که خوراک رسانه‌ها و گفتمان‌های جامعه‌شناسان است از فقر و اعتیاد و حمل مواد مخدر و سرقت و یا کودکان کار و بسیاری مباحث دیگر. کسانی که از نزدیک این جریان را پیگیر بودند، ضعف در سیستم آموزشی و تربیتی را یکی از مهمترین ریشه معضلات می‌دانند.
شیما خزدوز-اصفهان امروز: زن جوان با نگاه پر از ناامیدی می‌گوید: «بچه‌ها روزبه‌روز بزرگتر می‌شوند و می‌ترسم تا ابد در این وضعیت بمانند و از جاهای ناجور سر دربیاورند و با آدم‌های ناتو دمخور شوند. ای‌کاش بتوانیم شناسنامه‌هایشان را بگیریم و بفرستیمشان مدرسه، سربازی و کار.»

علی تا یازده‌سالگی مدرسه نرفت، بازیگوش بود و جسور، با کمک خانه امید که در منطقه فعالیت داوطلبانه انجام می‌دهد به تحصیل فراخوانده شده، آنقدر انگیزه پیدا کرد که در یک سال، پنج کلاس را خواند؛ اما مدارس دولتی او را نمی‌پذیرند، چراکه علی شناسنامه ندارد، از پدر و اقوام پدری خبر یا نشانی نیست که بتواند هویت خود را ثابت کند!

و این ماجرای ادامه‌دار هرساله تعداد بیشتری از ساکنان محله‌های حاشیه اصفهان چون دارک و حصه را در برمی‌گیرد. منطقه حصه در تاریخ چند صدساله‌اش بافت روستایی با فعالیت کشاورزی داشته و امروز از مناطق پر معضل اصفهان به‌حساب می‌آید.

محمد کریمی از ساکنان قدیمی محله حصه اصفهان در رابطه با سرگذشت این محله می‌گوید: «تا نیم‌قرن گذشته این منطقه از محدوده روستایی و همجوار با اصفهان بوده است. حاج میرزا حصه‌ای از خوانین این منطقه، بیش از 200 سال پیش در حدود سال 1223 قمری تمامی اراضی حصه را وقف اولاد ذکور کرده تا درآمد حاصل از کشاورزی زمین‌ها صرف کمک به ایتام و نیازمندان محله و روضه‌خوانی شود.»

«وقف نامه برای سالیان متمادی مفقودشده، بعد از حدود نیم‌قرن بررسی پرونده حدود یک سال پیش ظاهراً یک برگ سند وقف برای آن صادر کردند. پیش از آن و در چندین دهه قبل، اراضی حصه در تملک چند نفر بوده و زمین‌ها با سند قولنامه‌ای مورد خریدوفروش قرار می‌گرفت.»

چندین دهه است که این منطقه به دلیل ارزان‌قیمت بودن نسبی ملک و خانه و موقعیت حاشیه‌ای به منطقه‌ای مهاجرپذیر هم تبدیل‌شده و مشکلات و معضلات آن روزبه‌روز بیشتر می‌شود. هم‌اکنون خیریه‌ها و نهاد‌های مردمی بسیاری در منطقه در حال فعالیت و کمک‌رسانی هستند اما معضلات ریشه‌ای است و این روزها اعتیاد، فقر، سرقت، حمل مواد مخدر در این محله امری عادی شده و البته فقر فرهنگی به آنها دامن زده است.

مریم شاه‌زمانی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن ایما که برای بهبود وضعیت کودکان بی‌هویت و محروم از تحصیل این منطقه فعالیت می‌کند، معتقد است که بحران بی‌هویتی و عدم دسترسی به امکانات آموزشی، نخستین سرشاخه‌ای است که مناطق حاشیه‌ای را با خطرات وسیع‌تری مواجه کرده است.

وی می‌گوید: «در تاریخ 30 مهرماه سال 1395 اعضای داوطلب انجمن ایما در یک روز حدود 220 کودک محروم از تحصیل ِهفت تا 18 سال را در منطقه حصه شناسایی کردند که حدود 150 نفر از این تعداد تاکنون از هیچ سیستم آموزشی استفاده نکرده‌اند و بی‌سواد هستند و بقیه در سنین پایین و تنها با تحصیل در یک یا چند کلاس ابتدایی مجبور به ترک تحصیل شدند. ناگفته نماند که این آمار به دلایل مختلف می‌توانند بیشتر هم باشد.»

شاه‌زمانی ادامه می‌دهد: «از دلایل محرومیت از تحصیل فقر مالی، فقر فرهنگی، بالا رفتن سن ورود به مدرسه، ازدواج زودهنگام دختران و چالش‌برانگیزتر از همه نداشتن مدارک هویتی در بین اتباع ایرانی، مهاجران و اتباع خارجی را می‌توان اشاره کرد.»

اتباع بدون کارت اقامت، ازدواج‌های ثبت‌نشده زنان ایرانی با تبعه افغان و تولد فرزندانی که به علت حضور غیرقانونی پدر در این کشور شناسنامه به آنها تعلق نگرفته است، عقد موقت و تولد فرزندانی که فاقد شناسنامه هستند و یا حتی عدم ثبت تولدها، زایمان در خانه که ناشی از فقر فرهنگی و محدودیت‌های مالی رخ می‌دهد و یا حتی مفقود شدن شناسنامه‌ها و نبود پدر برای اثبات هویت فرزند از دلایل عمده‌ای است که کودکان و نوجوانان این مناطق را برای ورود به سیستم آموزشی با مشکلاتی زیادی روبه‌رو کرده و این چرخه بی‌هویتی همچنان با ازدواج‌های بدون شناسنامه و مجدد تولد کودکانی که به آنها هم مدارک هویتی تعلق نمی‌گیرد ادامه دارد.

شاه ‌زمانی می‌گوید: «ما کودکان محروم از تحصیل و بی‌هویت را هم بین ایرانی‌ها و هم اتباع خارجی تقسیم‌بندی کردیم. اتباع خارجی و مهاجرانی که بدون مدارک هویتی هستند، نمی‌توانند در مدارس دولتی ثبت‌نام کنند و تنها در مدارس خودگردان که حالت غیرانتفاعی دارد و ویژه اتباع خارجی است، می‌توانند شرکت کنند که البته هزینه بالایی را می‌طلبد و خانواده‌ای که هفت یا هشت فرزند دارد به دلیل محدودیت مالی ترجیح می‌دهد فرزندانش به مدرسه نروند.»

Dummy Image

«از طرفی در سال‌های اخیر در میان مهاجران، اتباع سوری هم دیده می‌شوند که فرزندان آنها هم به دلیل جنگ و آوارگی چند سال از تحصیل بازمانده‌اند. زبان مادری‌شان ترکی سوریه‌ای یا عربی است و در مدارس ایران امکان تحصیل ندارند و اغلب خانواده‌های آنها هم تمایلی به تحصیل فرزندانشان در مدارس ایرانی نشان نمی‌دهند.»

«اما در این میان وضع ایرانیان بدون مدارک هویتی و شناسنامه به‌مراتب وضعیت بدتری است، چراکه اتباع افغانی و پاکستانی در مدارس خودگردان امکان تحصیل‌دارند و مهاجران سوری هم در صورت تمایل خانوادگی در مدارس دولتی ثبت‌نام می‌شوند، اما ایرانیان بدون شناسنامه در هیچ مدرسه‌ای امکان تحصیل ندارند.»

«با توجه به این‌که طبق قانون اساسی حق استفاده از تحصیل برای همه افراد هفت تا هجده سال وجود دارد اما مدارس دولتی از پذیرش دانش‌آموز بدون مدارک هویتی سر باز می‌زنند. ما در انجمن ایما تنها با نامه‌هایی از کمیسیون آموزش‌وپرورش موفق شدیم تنها تا مقطع دوم دبیرستان دانش‌آموز را سر کلاس بنشانیم.»

وی ادامه می‌دهد: «با این شرایط که ثبت‌نام عادی نیستند و تنها حق استفاده از کلاس و صندلی را دارند، بیمه نمی‌شوند و مدرسه هیچ‌گونه مسئولیتی را در قبال آنها بر عهده نمی‌گیرد، مدارک تحصیلی و کارنامه هم به آنها تعلق نمی‌گیرد و در هیچ سیستم آموزشی هم اسامی آنها ثبت نمی‌شود و ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه هم برای آنها تقریباً بعید و غیرممکن است.»

مژگان همایونی از مربیان کانون و اصلاح و تربیت اصفهان هم دراین‌باره می‌گوید: «متأسفانه مشکلات و معضلات اجتماعی در مناطق حاشیه‌ای اصفهان ازجمله دارک و حصه روزبه‌روز در حال افزایش است.»

«بسیاری از نوجوانانی که به کانون فرستاده می‌شوند از خانواده‌های محروم و یا پرمعضل همین منطق حاشیه‌ای هستند. بحران بی‌هویتی و بسیاری از عوامل دیگر و در پی آن عدم امکان تحصیل و پذیرش این افراد در محیط‌های کسب‌وکار، آنان را ناگزیر به کسب درآمد از راه‌های پرخطر مثل سرقت و یا حمل مواد مخدر می‌کند.»

همایونی ادامه می‌دهد: «از طرفی نوجوانی که به علت بزهکاری به کانون فرستاده می‌شود و کانون هم برای او شبیه به یک تفریحگاه یا استراحتگاه موقت است و او بعد از چند ماه یا چند سال برگشتن به محیط پر معضل قبلی، سابقه‌دارشدن هم به مشکل بی‌هویتی اش افزوده می‌شود و این فراهم نبودن فرصت برای یادگیری و آموزش و تعلیم و تربیت و البته عدم اعتماد و گمان بد، دوباره او را به جریان پرخطر سوق می‌دهد و این چرخه ادامه دارد.»

error: Content is protected !!