کرونا و کودکان حاشیه
ممکن است شنیده باشید که ویروس کرونا فرقی بین فقیر و غنی نمیگذارد و خطرش برای همه یکسان است. اما شواهد و اظهارات کارشناسان و فعالان اجتماعی چیز دیگری میگوید. به گفته آنها در بحران کرونا مثل سایر بحرانهای طبیعی و اجتماعی، طبقات فرودست جامعه بیشترین آسیب را میبینند. نمود بارز این طبقات در شهرهای ما حاشیهنشینها هستند؛ ساکنان مناطقی که از حداقل امکانات رفاهی محروماند و بیش از ۴۵۰ هزار نفر از جمعیت استان اصفهان را تشکیل میدهند. در این میان، کودکان حاشیهها در معرض آسیبهای جدیتری قرار دارند که میتواند اثری دائمی بر زندگی آنها داشته باشد.
سلامت کودک
شرایط نامناسب اقتصادی ایجادشده به خاطر کرونا، منابع درآمدی خانوادههای حاشیهنشین را از قبل هم محدودتر کرده است. این خانوادهها که در گذشته نیز به خاطر ناتوانی مالی و عدمآگاهی والدین، نمیتوانستند به نیازهای اساسی بهداشتی و تغذیهای کودکانشان بهخوبی رسیدگی کنند، حالا با افزایش فشارهای اقتصادی با مشکلات بیشتری در این زمینه روبهرو هستند. عدمتوجه به بیماریها و سوءتغذیه در این کودکان مخصوصاً در سالهای ابتدایی زندگی، میتواند موجب آسیبهای دائمی ذهنی و جسمی برای آنها شود.
کار کودک
کودکان حاشیهنشین در بسیاری از موارد به دلیل فقر خانواده مجبور به کار میشوند؛ از زبالهگردی و کار در کورههای آجرپزی گرفته تا دستفروشی و تکدیگری در خیابانها. شیوع ویروس کرونا همان طور که مشاهدات عمومی هم نشان میدهد، کودکان بیشتری را به خاطر مشکلات معیشتی به کار در خیابانها و سایر محیطها واداشته است. اشتغال این کودکان به کارهایی مانند زبالهگردی بدون بهرهمندی از آموزشها و امکانات بهداشتی مناسب، آنها را در معرض ابتلا به انواع بیماریها از جمله کرونا قرار میدهد. از طرف دیگر، نیاز خانواده به کار این کودکان موجب محرومیت آنها از نیازهای اساسی مانند تحصیل و ادامه فقر آنها در بزرگسالی میشود.
آموزش کودک
ترکتحصیل کودکان حاشیه در دوره کرونا دلیل دیگری هم دارد و آن شرایط ویژه تحصیل در این دوره است. بخشی از آموزش دانشآموزان در بسیاری از مناطق کشور به صورت مجازی برگزار میشود. این در حالی است که در موارد زیادی خانواده کودکان حاشیهنشین توان مالی خرید امکانات لازم برای این نوع آموزش مانند گوشی هوشمند و تبلت را ندارند. از طرف دیگر، بسیاری از والدین این کودکان فاقد توانایی و سواد لازم برای راهنمایی و همراهی آنها در استفاده از آموزش مجازی هستند. در بعضی موارد بدسرپرستی این کودکان نیز مانعی برای آموزش مجازی آنها در خانه است. طبق آمارها تاکنون ۳ میلیون دانشآموز به دلیل مجازی شدن آموزش و نداشتن امکانات مناسب از تحصیل بازماندهاند. برای کودکان حاشیهنشین، این به معنای کار کودک، ازدواج زودهنگام و تبعات آنهاست.
در نهایت با توجه به مشکلاتی که شیوع ویروس کرونا برای کودکان حاشیه به وجود آورده و امروز و آینده آنها را تهدید میکند، ضرورت شناسایی و سرشماری این کودکان در یک طرح ملی توسط مرکز آمار ایران وجود دارد. این طرح میتواند راهی برای شناخت نیازهای واقعی این کودکان و رسیدگی به آنها در یک برنامه همهجانبه و به دور از سیاستها و روشهای مقطعی و شتابزده باشد. در کنار مسئولیت نهادهایی مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت آموزشوپرورش و سایر نهادهای مرتبط، استفاده از ظرفیت جامعه مدنی و سازمانهای مردمنهادی که تجربه فعالیت در مناطق حاشیه و شناخت مناسبی از آنها دارند، در برنامهریزی و اجرای مؤثر این طرحها تأثیر بسزایی دارد.